اگر دقت كنیم میبینیم این حرفها چندان هم اشتباه نیست و شعرها و موسیقیهای امروز بزودی به دست فراموشی سپرده میشود.
گویی هرگز نبوده و شنیدنشان نیز هیچ حسی را در مخاطب زنده نمیكند. اما كافی است كمی به عقب برگردیم و نگاهی به پشت سرمان بیندازیم... به زمانی كه آهنگها و نوحهها آنقدر زود میان مردم جا میگرفت كه گویی سالهاست آنها را میشناسند و زیر لب زمزمهشان كردهاند. نیازی به توضیح و شرح و تفصیل آن دوران نیست.
هنوز هم با گذشت دو دهه از روزگار جنگ تحمیلی خیلیها نوحهها و سرودهای آن زمان را به یاد دارند. انگار وقتی از آن زمانها حرف میزنیم صدای صادق آهنگران و كویتیپور در گوشمان میپیچد و حالت چهرهمان تغییر میكند.
همه اینها سوالی را در ذهن ما جوانان و نسل امروزی ایجاد میكند و آن این است كه این نوحهها از چه زمانی آغاز شد و چرا با آن همه سادگی چنان تاثیری داشت كه آثار امروزی با وجود در اختیار داشتن امكانات گسترده نمیتواند داشته باشد؟
نوحهها رنگ حماسه گرفت
با گذشت 6 ماه از جنگ برای تقویت روحیه رزمندگان نوعی موسیقی در جبههها شكل گرفت كه ابتدا به شكل نوحهخوانی بود، اما بتدریج حالتی حماسی پیدا كرد و تاثیر عمیقی بر مردم و رزمندگان گذاشت.
البته میتوان گفت صادق آهنگران این مسیر را آغاز كرد و با خواندن نوحههایی چون «ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود» تعریف تازهای را در موسیقی جنگ تحمیلی بنیان نهاد.
این مسیر بعد هم ادامه پیدا كرد و با همراهی دیگر نوحهخوانان خوب این عرصه یادآور لحظههایی فراموش نشدنی برای این مردم شد.
موسیقی سمفونیك در دوران جنگ تحمیلی به نسبت دیگر آثار موسیقایی كمتر ساخته شد، اما همان تعداد اندك هم كه شكل گرفت، شبیه موسیقی سمفونیك در مغرب زمین نبود. در این دوره هنرمندان از سازبندی اركستر سمفونیك یا اركستر بزرگ كه گاهی چند ساز سنتی ایرانی هم درآن وجود داشته، استفاده كردند كه از میان آنها میتوان به سمفونی «خرمشهر» اثر مجید انتظامی اشاره كردكه با اركسترسمفونیك اجرا شد.
خلاصه آنكه میتوان موسیقی و نوحهها را یكی از ابزارهای موثر دانست و گفت این نوع موسیقی و نوحههای دوره جنگ تحمیلی، پیام جنگ را به گوش مخاطبان در هر گوشه از ایران و با هر میزان دانش و در هر رده سنی رساند. پیامی كه روشن و بدون پیچیدگی و در عین حال، جذاب بود. پیغامی كه میكوشید حال و وضع رزمندگان را به مردمی كه در شهرها و روستاهای مختلف زندگی میكردند برساند و آنان را با حال و روز رزمندگان باخبر كند.
و اما راز ماندگاری...
محمدرضا سنگری یكی از پژوهشگران ادبیات، روی اشعار و نوحههای این دوره تاریخی تحقیقاتی انجام داده است.
او باورمندی شاعران و التزام آنها به مقوله دفاع مقدس را یكی از اساسیترین دلایل مانایی و تاثیرگذاری شعر و نوحههای این دوره میداند و میگوید: شاعران باورمند انقلاب آنچنان با مسائل دفاع مقدس همچون شهید، جبهه، خون، ایثار، استقامت و... همراهند كه در زمزمه، دغدغههای شخصی و درونی، واگویهها و حتی سیر جهان بیرون و حوادث جهان اطراف، ناگهان به جبهه و نمادهای آن بازمیگردند.
به نظر سنگری، شعر در این دوره ترسیم رشادتها، شهادتها، ایثارها، مقاومت، عرفان و ایمان به جبهه كه جلوهگاه مظلومیت و عظمت امتی است كه در ازدحام خوف و خطر، تمام توان و هستی خویش را به میدان آورده است. این عظمتها آنچنان چشمگیر و بزرگ است كه حتی شاعرانی كه به قلمروهای دیگر فكری وابسته بودند نتوانستهاند ساده و بیاعتنا از كنار آن بگذرند.
این كارشناس و نویسنده میافزاید: سرودههای شاعران نهتنها در جامعه كه در جبهه و در لحظههای نبرد یا لحظههای آسمانی كه هنگام مناجات و دعا نیز زمزمه میشد. در جادههایی كه به خط مقدم منتهی میشد سرودههای شاعران بر تابلوها نوشته شده یا زینتبخش دیوار سنگرها بود.
او همچنین بر تاثیر واقعه كربلا بر شعر و نوحههای این دوره تاكید میكند و میگوید: كربلا بهترین نمونه و حماسیترین حادثهای است كه توانست بر جامعه ما تاثیر داشته باشد. وقتی مفاهیمی كه در شعر عاشورایی ما موجود است بر پیكره شعر یا نوحههای دفاع مقدس وارد شود، خواه ناخواه مردم را با خود همراه میكند.
نیاز به تنظیم و اجرای دوباره نوحهها
احمدعلی راغب، آهنگساز درباره تاثیرگذاری این نوحهها میگوید: نغمههای آیینی و نوحههایی كه صادق آهنگران و كویتیپور خواندند بهترین و موثرترین گونه از موسیقی بودند كه هم رزمندگان را به خودباوری میرساند و هم آنها را به حركت در مسیر دفاع و صیانت از خاك وطن سوق میداد.
این آهنگساز با تاكید بر اینكه موسیقی دفاع مقدس، موزهای نیست اظهار میكند: نمیتوان تنها به گردآوری موسیقی جنگ پرداخت و به آن جنبه موزهای داد. ما به اینگونه از موسیقی، نیاز داریم. كشورهای دیگر هنوز براساس رویدادهای جنگ جهانی دوم فیلم و موسیقی میسازند. به طور مثال آمریكا در فیلمهای خود نوعی جنگ پنهان را زنده نگه میدارد پس ما هم نباید از كنار این موسیقی بیتفاوت بگذریم.
او معتقد است موسیقی جنگ تحمیلی حالا هم میتواند در میان جوانان شنونده داشته باشد و با آن ارتباط برقرار كنند. او درباره این موضوع توضیح میدهد: نسل امروز با نوحهها ارتباط نمیگیرد، اما میتوان با كمی دقت و درایت، آنها را امروزی كرد و با تنظیم و اجرای دوباره آنها را زنده نگه داشت.
راغب ادامه میدهد: شاعر آن روز، حمید سبزواری و پرویز بیگی بودند اما شاعر امروز از زاویه دیگری به مسائل مینگرد. از اینرو باید به بازسازی موسیقی و سرودهای جنگ پرداخت پیش از آن كه این نوع موسیقی از بین برود و به دست نسل آینده نرسد.